معظم له ادامه دادند: در سلامی که به ما آموختند که به پيشگاه آن حضرت عرض کنيم ميگوييم سلام همه ما به پيشگاه شما «ما بقی الليل و النهار» تا زمان، زمان هست اين عرض ادب به پيشگاه شماست، اين از نظر زمان و از نظر افراد هم وظيفه همه ما الی يوم القيامه اين است که بگوييم «و جعلنا و اياکم من الطالبين لثاره».
حضرت آیت الله جوادی آملی اظهار داشتند: اين عرض تسليت در ايام عاشورا دو بخش دارد: يکی درخواست اجر است بگوييم «أعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسين» اما آنکه پيام جاودانه دارد اين است که «و جعلنا و اياکم من الطالبين لثاره» ثار يعنی خونبها، اين شعار الی يوم القيامه هست يعنی از خدا درخواست ميکنيم آن توفيق را به ما بدهد که خونبهای کربلا را از قاتلان کربلا بگيريم.
ایشان با بیان اینکه جریان کربلا، رویارویی حق علیه باطل بود، اظهار داشتند: وجود مبارک سيّدالشهداء نفرمود من با يزيد بيعت نميکنم فرمود: «مثلی لا يبايع مثله» سخن از تمثيل است نه تعيين، پس حق در برابر باطل خضوع نميکند.
معظم له سپس با بیان اینکه چرا ما شیعیان طالب خونبهای حسین از دشمنان او هستیم، بیان داشتند: در جواب اینکه چرا ما خونبها بگيريم، برای اينکه پدر ما را شهيد کردند! ما اينها را به عنوان پدری قبول کرديم وجود مبارک پيامبر(ص) فرمود هر کس بالغ شد موظّف است برای خود شناسنامه بگيرد ما حاضريم شما را به عنوان فرزندی قبول کنيم بياييد بچههای ما بشويد «أنا و علی أبوا هذه الامّة» ما هم اطاعت کرديم، گفتيم فرزندان شماييم پدر ما عليبنابيطالب است و مادر ما صديقه کبراست، پس پدر ما را کشتند چون پدر ما را شهيد کردند ما خونبها طلب داريم.
آیت الله العظمی جوادی آملی در بخش دیگری از سخنان خود بیان داشتند: اصل دوم و عنصر محوری دوم این است که چگونه جريان کربلا سامان پذيرفت؟ چگونه همه جمع شدند پسر دختر پيغمبر را شهيد کنند؟ آنها که دستاندرکاران دنيا بودند دينشان را به دنيا فروختند در اواخر عمر مبارک پيامبر(ص) نقشه میکشيدند گرچه از اول بينقشه نبودند؛ ولی برنامه رسمی آنها بود که اگر حضرت رحلت کرد ما چه کنيم؟ لذا در جريان جيش اُسامه تخلّف کردند که مشمول آن طرد حضرت شدند. اينها اوّلين کاری که کردند آمدند اين گنجينه را به اسارت بردند، دين که مجموعه قرآن و سنّت است همه چيز را دارد؛ يعنی سياست دارد، فرهنگ دارد، مسائل فقهی دارد، اخلاقی دارد، اجتماعی دارد و دهها حکم ديگر، آمدند اين گنجينه را يکجا غارت کردند و به اسارت بردند.
ایشان با بیان اینکه در جریان کربلا بخش وسیعی از دین به اسارت گرفته شده، آزاد شد بیان داشتند: با جريان مبارزه چند ساله عليبنابيطالب گوشهای از اين گنجينه آزاد شد و با جريان کربلا بخش وسيعی از اين گنجينه آزاد شد، با جريان امام باقر و صادق و ساير ائمه(ع) به تدريج اين گنجينهها کاملاً آشکار شد.
معظم له سپس به نامه معروف امیرالمومنین به مالک اشتر اشاره کرده و ابراز داشتند: وجود مبارک حضرت امير در نامهای که برای مالک اشتر مينويسد در آن نامه معروف فرمود مالک! شما از اوضاع سياسی مدينه بيخبری و من برای خلافت و امثال خلافت مبارزه نکردم و نميکنم مالک! همين که حضرت رحلت کرد همه اين دسيسهکنندهها کلّ دين را به غارت بردند، گوشهای از آن در سقيفه ظاهر شد، تنها خلافت را به اسارت نبردند، به غنيمت نبردند قرآن را به بند کشيدند، سنّت را به بند کشيدند، تفسير قرآن به رأی آنها بود، نقل سنّت قدغن بود، کسیکه در بند است نماز و روزه دارد اما اسيرانه، مردم قرآن ميخواندند، نماز ميخواندند ولی يک قرآن اسير، يک نماز اسير لذا اينها هيچ اثری نکرده است. سقيفه گوشهای از اسارت دين بود مرحوم صدرالمتألهين در رساله خود آورده است که «قتل حسين بن علی بن ابیطالب(ع) يوم السقيفه» روز سقيفه حسينبنعلی شهيد شد.
آیت الله العظمی جوادی آملی با بیان اینکه در تحلیل جریان کربلا باید از روایات خود اهل بیت کمک گرفت، اظهار داشتند: ما برای تحليل جريان کربلا هيچ راهی نداريم مگر کمک به روايات اهل بيت، آنها ميدانند در آن شبی که وجود مبارک سالار شهيدان با عمرسعد ملعون دو نفره نشستند، گفتگو کردند چه چيزی گفتند، چون نه از حسينبنعلی چيزی نقل شده که ما چه چيزی گفتيم و چه چيزی شنيديم، نه عمرسعد سند زندهای به دست آنها داد، اما ائمه(ع) کاملاً از زوايای اينها باخبر بود و بسياری نکات برجسته مقتل در تعبيرات اينهاست.
ایشان ادامه دادند: جريان مباهله را شاگردان ابيعبدالله در جريان کربلا زنده کردند، اين مباهله رفت که بميرد اما اينها در کربلا زنده کردند گفتند بياييد مباهله کنيد. جريان کربلا قدم به قدم احيای اين معارف بود، هم مسئله مباهله بود، هم مسئله ولايت بود، هم مسئله حاکميت بود، هم مسئله حق و باطل بود بسياری از اين مسائل.
آیت الله العظمی جوادی آملی، احیای خاورمیانه و جامعه اسلامی را از اهداف قیام امام حسین(ع) دانست و خاطرنشان کردند: وجود مبارک سيّدالشهداء(ع) از همان اول قصد عمره مفرده داشت در مقتلها گاهی نوشته ميشود که حضرت حج را تبديل به عمره کرد يا حجّ افراد کرد و مانند آن، اما آنچه در روايات فقهی ماست این است که ائمه(ع) فرمودند امام حسین از همان اول قصد عمره مفرده داشت، اما چطور اين راه را انتخاب کرده و قيام کرده و فرزندان خودش را برده، اين ميخواهد خاورميانه را احيا کند، آن روز هيچ راهی برای احيای خاورميانه نبود، خاورميانه آن روز مکه بود و مدينه بود و شام بود و عراق بود اين محدوده بود که خاورميانه اسلامی بود وجود مبارک سيّدالشهداء بخشی را شخصاً تشريف بردند، بخشی پيام دادند، بخشی مذاکره کردند، بخشی با سر رفتند، بخشی را با اسرا اداره کردند. اين طور نبود که حضرت بدون برنامه، بدون تصميم، لذا هر کس خواست برود گفت برويد ولی بچهها یمن باشند با اينکه يقين داشت اينها به اسارت ميروند فرمود اينها بايد باشند، اينها پيام دارند اينها بايد کوفه را اداره کنند، شام را اداره کنند برگشت شام تا مدينه را اداره کنند.
معظم له ادامه دادند: لذا وجود مبارک امام سجاد(ع) با آن وصف اسيرانه که از کربلا به شام آمد در دم دروازه شام به حضرت عرض کردند در اين صحنه چه کسی پيروز شد؟ فرمود ما، .. فرمود ما پيروز شديم ما رفتيم نام مبارک پيغمبر را، دين را زنده کنيم از اسارت در بياوريم و در آورديم «اذا أردت أن تعرف من غلب فاذا دخل وقت الصلاة فاذّن و اقم» اين دين اسير بود ما اين را آزاد کرديم اين زنجير را از گردن دين برداشتيم به گردن خودمان گذاشتيم دين بايد آزاد باشد اين کار را کرديم ما پيروز شديم.
حضرت آیت الله جوادی آملی با بیان اینکه مبارزات مردم یمن و فلسطین بر علیه سعودی ها و اسراییلی ها، الهام گرفته از جریان کربلاست، اظهار داشتند: اگر يمن عليه آن آلسعود جاهلی دارد ميجنگد با همين اسلام کربلايی است و اگر فلسطين دارد با اسرائيل مبارزه ميکند با همين اسلام کربلايی است، الآن ايران اگر اسلامی است و ساير کشورها اسلامياند به برکت کربلاست.
...............
درس اخلاق 1394/07/30
نظرات شما عزیزان: